چهار دينار
تماس با مدیر

نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيکي: 
                 
پیوندهای وبگاه
» بیا تو دانلود کن
» دریای بدون ساحل
» کسب درآمد از اینترنت
» خرید عینک آفتابی پلیس
» مذهبی ها
» موس بیسیم شیشه ای

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نور تبیان و آدرس noor-tebyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





درباره ما

این وبلاگ توسط دانش آموزان مدرسه استعدادهای درخشان علامه حلی اردبیل راه اندازی شده تا بیشتر با این کتاب آسمانی آشنا شوید.
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 62
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 22394
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

تاریخ روز



WebYar

+ نوشته شده توسط سینا و امیر حسین در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, و ساعت 14:8 |

 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
يك روز كه ابوذر مريض بود، به عصا تكيه كرد و نزد عثمان آمد، ديد صد هزار درهم جلو عثمان ، و جمعيتى هم اطرافش نشسته انتظار دارند اين مال را ميانشان قسمت كند.
ابوذر: اين چه مالى است از كجا و مصرفش چيست ؟ عثمان : اين صدهزار درهم است از محلى آورده اند منتظريم اين مقدار هم بر آن افزوده شود تا بعد چه تصميم بگيريم . ابوذر: صد هزار درهم بيشتر است يا چهار دينار؟ عثمان : البته صد هزار درهم .
ابوذر: ياد دارى شبى با تو خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله شرفياب شديم ، حضرت بحدى محزون و غمناك بود كه جواب سلام درستى به ما نداد، روز بعد ما خدمت ايشان رسيديم ، او را خندان و خوشحال يافتيم ، گفتيم پدر و مادرمان به قربانت ديشب شما را خيلى محزون ديديم و امروز چنين خندان ؟
فرمود: آرى ديشب چهار دينار از بيت المال مسلمين پيش من بود كه تقسيم نكرده بودم ، مى ترسيدم اجلم فرا رسد و اين مال من تلف شود، اما امروز آن را به مصرف رسانيده خوشوقتم .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: <-TagName->
منوی اصلی
آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها